"فاحشه گان مغزى"

يك دو سه ... پنجاه ... صد ... دويست ... دويست و پنجاه ... دويست و نود ... دويست و نود و هشت
دويست و نود و هشت نفر
دويست و نود و هشت "انسان"
از همان انسانهايى كه بعضى از "رفقا" !!! از حقوق اجتماعى و "اقتصادى"شان حرف ميزدند.
از همان مردمانى كه در هواپيماى ايران اير سال ٦٧ ، قربانيانِ مظلومِ امپرياليسم آمريكا شدند....

فقط فرق اين ٢٩٨ نفر كه از قضا ٨٠ نفرشان "كودك" بوده اند، با بقيه اين است كه خداى ناكرده نميشود رفيق پوتين و رفقاى كرملين نشين را نقد كرد.
يا حتى "رفقاى" طرفدارِ "رفيق پوتين" و "رفقاى كرملين نشين ش" را.
همين فرق كوچك باعث شده كه عده اى از "رفقا" بنشينند و كف بزنند به پودر شدن هواپيماى خطوط هوايى مالزى ، غافل از اينكه در اين ميان تنها سازِ "مرگ مرگ مرگ مرگ مرگ مرگ مرگ مرگ" است كه كوك شده ست.
بعضى از رفقا آنچنان غرق در "اتوپياى شوروى" و گسترش "روياهای كرملينى" شده اند كه فراموش كردند در اين ميان هر قطره خونى كه ريخته ميشود، يك "نه" ى بزرگ به روياهاى فسيل و كپك زده ى آن هاست.
يك "نه" بزرگ به سكوتِ معنادار آنان در قبال بازگشايىِ مركز "شنود" شوروى سابق در كوباست.
يك "نه" بزرگ به تكرار تراژدىِ استالين و موسولينى در قالب طنزآميز و فكاهىِ پوتين.
كاخ سفيد نشينان و لأبى هاى اسرائيلى آنها، و كرملين نشين ها و "رفقا"ى كپك زده ى آنها، دو روى يك سكه اند. سكه اى كه هيچ ابايى از تكرار جنگ سرد ندارد، حتى به قيمت صد و سى هزار كشته ى سوريه و صد ها و هزاران كشته در أفغانستان و عراق و اكراين و غزه و ...
اينها دو روى يك سكه اند تا به ما يادآور شوند كه درخت تمام دولتها و حكومتها ، ايدئولوژى ها و مذاهب را "فاحشه گان مغزى" آبيارى ميكنند.

پریسا دانشور ( پری کوچک غمگین ) 28. تیر.1393


تراژدى تكرار

شايد در دوران انقلاب فرانسه، هنوز سياست مدارانِ جنتلمن و شيك، در مذاكرات شان در زمينهاى سرسبز و چشمنوازِ گلف،  به اين سطح از علم و آگاهىِ "كنترل خيزشهاى مردمى" نرسيده بودند كه بدانند به محض آغاز جنبش هاى آزادى خواهى ، نيرو هاى جان بركف و "شعبان بى مخ" هاى خود را در لباسِ مبدلِ تروريستى، روانه ى خيابانها كنند تا نه تنها در "اذهان عمومىِ"هميشه مصله شده توسط پروپاگانداى مشمئز كننده ى قدرتمندان، مهر قتل و كشتار بر پيشانى شان نخورد، بلكه سوپرمن وار وارد ميدان شوند و آرامش و امنيت را برقرار كنند. آرامش و امنيتى كه هر روز با فقر و بى سوادى و زندان و خفقانِ تاريخى از مردمِ كوچه بازار دريغ كرده اند.
تاريخ يك بار تكرار نميشود.
 تاريخ هر روز به شرم آورترين حالت ممكن در حال تكرار است. تاريخ در حسابهاى بانكىِ همان "مردانِ جنتلمن و شيك" تكرار ميشود. 
تاريخ در عروسكهاى دست ساز همان "مردانِ جنتلمن و شيك" كه نامِ بوكو حرام و داعش را بر آنها نهاده اند تكرار ميشود.
تاريخ به شرم آورترين شكل ممكن در بيش از ١٣٠ هزار كشته ى سوريه تكرار ميشود تا دست آخر، باز مردم به ديكتاتور پناه بياورند از ترس شعبان بى مخ هاى همان ديكتاتور.
تاريخ به مشمئز كننده ترين شكل ممكن در گيلاس هاى سلامتىِ همان "مردانِ جنتلمن و شيكِ" شرق و غرب كه اين بار لطف فرموده اند و بانويى را در نقش "نخودى" به جمع خود راه داده اند، تكرار ميشود.
تاريخ در كودكان كار، عاشقانِ اعدام، سن پانزده سالگىِ فاحشگى، بى حسىِ اكثريت كوچه و بازار به "تجاوز هر روزه" به جسم و روحشان، تجارت كثيف اسلحه، زندگى ماشينى و ... در حال تكرار است.
امروز تاريخ به غم انگيزترين شكل ممكن در خاورميانه در حال تكرار است.
نشاط حمدان شاعر عرب ميگويد: 
ما مردمان خاور ميانه ايم
بعضى هايمان در جنگ كشته مي شويم
بعضى در زندان
بعضى هايمان در جاده مى ميريم
بعضى در دريا
حتى بلندترين كوه ها هم انتقام تنهايى شان را از ما مى گيرند
چراكه ما 
شغلمان "مردن" است.
 
 
پریسا دانشور ( پری کوچک غمگین )  4. تیر.1393