تراژدى تكرار

شايد در دوران انقلاب فرانسه، هنوز سياست مدارانِ جنتلمن و شيك، در مذاكرات شان در زمينهاى سرسبز و چشمنوازِ گلف،  به اين سطح از علم و آگاهىِ "كنترل خيزشهاى مردمى" نرسيده بودند كه بدانند به محض آغاز جنبش هاى آزادى خواهى ، نيرو هاى جان بركف و "شعبان بى مخ" هاى خود را در لباسِ مبدلِ تروريستى، روانه ى خيابانها كنند تا نه تنها در "اذهان عمومىِ"هميشه مصله شده توسط پروپاگانداى مشمئز كننده ى قدرتمندان، مهر قتل و كشتار بر پيشانى شان نخورد، بلكه سوپرمن وار وارد ميدان شوند و آرامش و امنيت را برقرار كنند. آرامش و امنيتى كه هر روز با فقر و بى سوادى و زندان و خفقانِ تاريخى از مردمِ كوچه بازار دريغ كرده اند.
تاريخ يك بار تكرار نميشود.
 تاريخ هر روز به شرم آورترين حالت ممكن در حال تكرار است. تاريخ در حسابهاى بانكىِ همان "مردانِ جنتلمن و شيك" تكرار ميشود. 
تاريخ در عروسكهاى دست ساز همان "مردانِ جنتلمن و شيك" كه نامِ بوكو حرام و داعش را بر آنها نهاده اند تكرار ميشود.
تاريخ به شرم آورترين شكل ممكن در بيش از ١٣٠ هزار كشته ى سوريه تكرار ميشود تا دست آخر، باز مردم به ديكتاتور پناه بياورند از ترس شعبان بى مخ هاى همان ديكتاتور.
تاريخ به مشمئز كننده ترين شكل ممكن در گيلاس هاى سلامتىِ همان "مردانِ جنتلمن و شيكِ" شرق و غرب كه اين بار لطف فرموده اند و بانويى را در نقش "نخودى" به جمع خود راه داده اند، تكرار ميشود.
تاريخ در كودكان كار، عاشقانِ اعدام، سن پانزده سالگىِ فاحشگى، بى حسىِ اكثريت كوچه و بازار به "تجاوز هر روزه" به جسم و روحشان، تجارت كثيف اسلحه، زندگى ماشينى و ... در حال تكرار است.
امروز تاريخ به غم انگيزترين شكل ممكن در خاورميانه در حال تكرار است.
نشاط حمدان شاعر عرب ميگويد: 
ما مردمان خاور ميانه ايم
بعضى هايمان در جنگ كشته مي شويم
بعضى در زندان
بعضى هايمان در جاده مى ميريم
بعضى در دريا
حتى بلندترين كوه ها هم انتقام تنهايى شان را از ما مى گيرند
چراكه ما 
شغلمان "مردن" است.
 
 
پریسا دانشور ( پری کوچک غمگین )  4. تیر.1393



۱ نظر:

Ali Nakh گفت...

بى حسىِ اكثريت كوچه و بازار به "تجاوز هر روزه" به جسم و روحشان