"حوض نقاشى"



فقر ، جنگ ، عقب ماندگى فرهنگى ، غم و هر آنچه كه به كودكان تحميل ميشود را نميتوان بسته بندى زيبا كرد و به جامعه تزريق كرد به عنوان "جبر" ، "قسمت" و هر مزخرف ديگرى . به همين سادگى . فقير فقير است ، گرسنگى بد است ، فاصله ى طبقاتى نفرت انگيز است ، تحمل بيمارى سخت است . حال ميخواهد از جانب هاليوود ، باليوود يا جاليوود (سينماى جمهورى فخيمه ) باشد . مساله دارم با نگاه كالايى به كودك . با "ميم مثل مادر" ، با " حوض نقاشى" با فيلمهاى مجيدى . واژه گانى چون : پاسخگويى ، وظيفه و احساس مسئوليت در ادبياتِ جامعه ، والدين ، سيستم آموزشى و هر آنچه به كودكان مربوط ميشود اصلا تعريف نشده . و اينچنين ميشود كه باغ وحشى به نام جامعه ى بشرى از شرق تا غرب و شمال تا جنوب كره زمين پديد مى آيد . همين

(پريسا دانشور پس از تماشاى فيلم "حوض نقاشى" ، برنده سيمرغِ بريانى شده ى فجر)



پریسا دانشور ( پری کوچک غمگین ) ۲۷. مرداد.۱۳۹۲