"جيك جيك مستونت بود، فكر زمستونت بود؟ "

خبر كوتاه بود
مستر "استفان واربك" انگليسى ، برنده ى اسكار بهترين موسيقى فيلم براى "شكسپير عاشق" ، جايزه ى موسيقى فيلم فجر را از آن خود كرد!

بچه كه بوديم از فرط نبود امكانات و تفريحات ناسالم ، ضرب المثل و چيستان ياد گرفتن جزو تفريحات نسل ما محسوب ميشد.
"جيك جيك مستونت بود، فكر زمستونت بود؟ " جزو اولين ضرب المثل هايى بود كه ياد گرفتم.
با شنيدن خبر پيروزىِ غرور آفرين "مستر واربك" در اين بازى كه از بد روزگار براى آهنگسازانِ دولتى ، بازىِ باخت باخت است ، به ياد اين ضرب المثل و عده اى از عزيزان فعال در زمينه ى موسيقى فيلم افتادم.
به اينكه وقتى آستين بالا بزنى و اولين حركتت براى حذف رقيب و پيروزى به هر قيمتى ، دوختن دهان خود و ديگران ، هنر فروشى و اخلاق فروشى و در يك كلام خود فروشى باشد ، بايد مرورى داشته باشى بر روزگار شيرين كودكى و بر ضرب المثل هايش.
به اينكه پدرخوانده هايى كه به قيمت پشيزى تمام وجود و هنر و اخلاق تو را ميخرند ، به همان پشيز هم تو را خواهند فروخت.
به اينكه موسيقىِ مناسبت ها و جُنگ ها و روضه ها و مولودى ها سهم تو ميشود ، و بزرگترين و پر هزينه ترين فيلم هر چند دولتى ، سهم "مستر واربك".
به اينكه وقتى در سوداى خامِ به چنگ آوردن پروژه هاى بزرگِ البته "دولتى" از جرگه ى هنرمندان مستقل و اخلاق گرا به جمع دولتى ها و حكومتى ها بپيوندى ، دقيقا تو دستمال آشپزخانه ميشوى و "مستر واربك" دستمال ابريشم.
به اينكه در اين جنگِ احمقانه ى پروژه هاى ميلياردىِ دولتى چه لبخند رضايت بخش و آرامى بر لبان هنرمندان و آهنگسازان مستقل است و چه چهره ى مضحكى دارند آنانى كه باد ميوزد در كاسه (ى ...) شان.
به اينكه روزگار با شتاب بى رحمانه اى در گذر است و حكومت ها بى رحم تر از روزگار




پریسا دانشور ( پری کوچک غمگین ) ۲۵. بهمن .۱۳۹۲